تغییر اقلیم یک موضوع فوری و بسیار مرتبط است که باید در برنامه درسی مدرسه ادغام شود. به عنوان مثال، در فیلیپین، به طور متوسط سالانه 20 طوفان وارد منطقه مسئولیت آن می شود، که تعدادی از آنها زندگی و معیشت، به ویژه در کشاورزی را ویران می کنند.
پرداختن به مسائل مربوط به رشته پلویی محلی مستلزم تلاش های هماهنگ است که تنها از طریق آموزش صحیح همه ذینفعان کلیدی می تواند انجام شود. محققین اشاره کرده اند که دانش یک محرک مهم برای تغییر رفتار است. همانطور که ما می نویسیم، به نظر می رسد که تلاش ها برای ادغام دروس CC در برنامه درسی در سطح جهانی پراکنده است و در بهترین حالت به شدت مورد بحث است.
دلایل پراکندگی و بحث عبارتند از باورهای معلمان، کمبود زمان، برنامه های درسی انعطاف ناپذیر، معضلات روش شناختی، و کمبود بودجه. مشاهده شده است که معلمان تمایل دارند تدریس خود را مطابق با باورهای خود تنظیم کنند و در بسیاری از موارد، به دلیل عدم وجود برنامه درسی کاملاً طراحی شده، آنها بر انجام تحقیقات خود تکیه می کنند.
با جستجوی کتابها و منابعی که دیدگاههای آنها را در مورد یک موضوع معین تقویت میکند. سردرگمی در اصطلاحات کلیدی CC نیز ذکر شده است. این شکست ها می تواند منجر به اطلاعات نادرست شود. اگر آموزش عناوین CC به طور کلی به اندازه کافی در ادبیات پوشش داده نشده باشد، CC از آنجایی که به کشاورزی مربوط می شود بیشتر کنار گذاشته می شود.
بیشتر مواد موجود بر روی مفاهیم کلی CC متمرکز هستند با تمرکز قوی بر تلاشهای کاهش و نه چندان بر استراتژیهای سازگاری. علاوه بر این، بیشتر ادبیات موجود در مورد این موضوع از ایالات متحده و سایر کشورهای توسعه یافته است، نه چندان از آسیا.
این مقاله به دنبال پر کردن شکافها با بحث در مورد ابتکاری برای ادغام دروس کشاورزی برنج هوشمند در برنامه درسی دبیرستان در فیلیپین است. کشاورزی هوشمند با اقلیم «رویکردی است که شرایط فنی، سیاستی و سرمایهگذاری را برای دستیابی به توسعه کشاورزی پایدار برای امنیت غذایی تحت تغییرات آب و هوایی ایجاد میکند».
دارای سه رکن است: افزایش پایدار بهره وری کشاورزی و درآمد. تطبیق و ایجاد انعطاف پذیری با CC. و کاهش و/یا حذف انتشار گازهای گلخانه ای، در صورت امکان. تمرکز بر کشاورزی برنج برای فیلیپین بسیار مرتبط است، به ویژه از آنجایی که بسیاری از پیامدهای منفی CC در جوامع روستایی برنجکار احساس میشود.